بسم الله الرحمن الرحیم
گاهی دیدید که انسان بی خود و بی جهت احساس تنهایی می کند، دلش می گیرد و این احساس مدتی ادامه دارد، گاهی این احساس با هیچ چیزی برطرف نمی شود، شاید این احساس علامتی باشد برای انسان که ای انسان تو تنها هستی و تنهایی ات جز با خدا برطرف نمی شود! اگر می خواهی تنها نباشی با خدا باش...
شهید والا مقام استاد مطهری می فرماید:
«در ادبیات عرفانی، انسان در دنیا حکم یک فردی را دارد که در بلاد غربت بسر می برد، چه جور احساس غربت و احساس بیگانگی و احساس عدم تجانس می کند؟ انسان در این جهان یک نوع احساس بیگانگی با همه ی این عالم می کند و یک نوع احساس غربت در همه ی عالم می کند؛ چرا؟ می گویند برای این است که ما، آنکه «ما» ی واقعی ماست که همان روح الهی (1)است، از جای دیگر به اینجا افاضه شده و باید برگردد، وطن اصلی اش اینجا نیست، جای دیگر است. از جای دیگر آمده و باید به آنجا برگردد، پس وطنش اینجا نیست، اینجا وطن سنگ است، وطن خاک است، وطن کلوخ است، وطن گیاه است، وطن سگ است، وطن حیوان است، یعنی موجودات صددرصد طبیعی، ولی ما یک موجود صددرصد طبیعی نیستیم، آن واقعیت ما واقعیت ماوراء الطبیعی است، وطن اصلی ما آنجاست، ما را از آنجا جدا کرده اند. این است که ما در اینجا غریب هستیم».(2)
جامی قطعه ای دارد که می گوید:
«دلا تا کی در این کاخ مجازی
کنی مانند طفلان خاکبازی
تویی آن دست پرور مرغ گستاخ
که بودت آشیان بیرون از این کاخ
چرا زان آشیان بیگانه گشتی
چو دونان مرغ این ویرانه گشتی
خلیل آسا دم از ملک یقین زن
نوای لااحب الافلین زن»
خلاصه کلام
اولا انسان غریب و تنهاست چون موطن اصلی انسان این جا نیست.
ثانیا غربت انسان به چیزی جز تقرب الی الله برطرف نمی شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. «وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» (حجر:29)
2. مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 428- 426»