بسم الله الرحمن الرحیم
شاید شما هم با افرادی برخود داشته اید که معلوم نیست کدام طرفی هستند، طرف یزید هستند یا طرف امام حسین (علیه السلام)، طرف ولایت هستند یا ضد ولایت؛ کم نیستند افرادی که اعتقاداتشون و سمت و سوی فکریشون معلوم نمی کند چنین افرادی به فکر سود و نفع مادّی هستند هر جا نفعی وجود داشت تغییر موضع و تغییر عقیده می دهند؛ به چنین افرادی در اصطلاح حزب باد گفته می شود.
حزب باد یا فرصتطلبی (به انگلیسی: Opportunism ) به تغییر جهت دادن بر حسب دگرگونی اوضاع و همچنین به خاطر سود شخصی دلالت دارد. کسانی را حزب باد مینامند که همواره به سوی قدرتِ وقت گرایش دارند و پایبند اصولی نیستند و یا اصول خود را فدا میکنند. باد، تابع است؛ تابع جریانهای سرد و گرم روزگار و از جای سرد به جای گرم در حرکت. امروز به چپ میوزد و فردا به راست. حزب باد نیز موقعیتی شبیه به باد دارد.
امیرالمؤمنین علیه السلام در فرمایشی به این مطلب اشاره می فرمایند که:
النَّاسُ ثَلَاثَةٌ فَعَالِمٌ رَبَّانِیٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِیلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ أَتْبَاعُ کُلِّ نَاعِق(1) یعنی: مردم سه دستهاند: عالم ربانی (دانای خداشناسی که به مبدأ و معاد آشنا بوده به آن عمل نماید) و طالب علم و آموزندهای که (از جهل و نادانی) بر راه نجات و رهایی یافتن است و مگسان کوچک و ناتوانند (نادان نفهم به انواع زشتیها آلوده) که هر آواز کنندهای (به هر راهی) را پیروند و با هر بادی میروند (درست را از نادرست تمیز نداده و به مذهب و طریقهای پایدار نیستند و به هر راه پیش میآیند میروند).
حزب بادی هر که هست، تابع وزش باد انتفاع شخصی است و از هر سو که باد نفع شخصی بوزد، به آن سو خواهد دوید.
از دیدگاه دین اسلام اینگونه افراد مطیع هوای نفساند و کاری با اعتقادات خویش ندارند؛ چرا که اعتقادات خویش را مزاحم منافع شخصی خود میبینند و در مواجهه با اینها، منافع شخصی خود را بر اعتقادات خویش ترجیح میدهند؛ لذا حضرت علی (علیهالسلام) چنین افرادی را به مگس تشبیه میکند که هر جا کثافت هست پرواز میکنند.
تنها اصطلاحی که برای این گونه افراد به ذهن میآید شاید اصطلاح «هرهریمذهب» باشد، افرادی که هرهری مذهب هستند به دنبال منافع شخصی خودشاناند و به هیچ اصلی جز منافع خود پایبند نیستند، اگر چه شاید دیندار باشند اما وقتی پای منافع شخصی به میان میآید اصول مذهب خود را زیر پا میگذارند.
هرهری مذهب، کسی است که همه چیز را برای لذت میخواهد؛ دین را برای کیفش میخواهد؛ شرکت در مراسم مذهبی هم برای او همین مفهوم را دارد.
این افراد، به بینش واقعی و درک کافی از دین نرسیدهاند و اطلاعاتشان از دین، ناقص است؛ از این رو، دریافت و بینششان ناقص است.
آنها بر اساس عقل کوتاهی که دارند، فکر میکنند به سمتی میروند که درست است و بدون تفکر به دنبال دیگران میروند. آدم هُرهُری مذهب یک آدم التقاطی است. نان به نرخ روز خور است . همه چیز برایش علیالسویه است . خودش باشد و الاغش از پل بگذرد دیگر بود و نبود پل هیچ است.
هرهری مذهب بودن، بسیار خطرناک است و یقینا اگر درمان نشود می تواند منجر به جنایات جبران ناپذیری شود، مشکل چنین افرادی، در حقیقت، جهانبینی آنان است. اگر جهان بینی کسی توحیدی باشد و ایدئولوژی او هم بر مبنای توحید پیریزی شود چنین مشکلی پیش نمیآید و انسان نه هرهری مذهب میشود و نه حزب باد، چون جهانبینی توحیدی دارد و هر آنچه خدای واحد لایزال امر فرموده همان را انجام میدهد اگر چه به ضرر منافع شخصی خویش باشد.
میگویند شیخ محمد تقی بافقی در حرم حضرتمعصومه (علیهاسلام) از دست رضاخان کتک خورد و وقتی او را به زندان رضاخان بردند، در آن جا از غذای زندان نمیخورد و میگفت: من غذای دولت جور را حرام میدانم. به او گفتند با این کار میمیری. گفت: مگر این آیه را نشنیدهای که میگوید: «وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِی الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا »(2) هیچ جنبندهای روی زمین نیست، مگر این که خداوند، روزیاش را میدهد. این، یک نوع جهانبینی است که ایدئولوژی و عملش بر آن استوار است.
بنابراین، اگر جهانبینی انسان توحیدی باشد محال است به چنین مشکلی دچار شود و در همه حال بر اساس ایدئولوژی خود رفتار خواهد کرد و منافع شخصی باعث کنار گذاشتن اصول مورد پذیرش خود نمیگردد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. نهج البلاغه ح 139
2. هود:6