سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
کـــــلام نـــو
حقیر افتخار سربازی امام زمان علیه السلام بر دوشم هست. طلبه ی ناچیزی هستم و هدفم بیان معارف ناب اسلامی و شبهه زادیی است.
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 62
کل بازدید : 507296
کل یادداشتها ها : 99
خبر مایه


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

 


بسم الله الرحمن الرحیم

طبق اعتقاد شیعیان ائمه معصومین علیهم السلام و پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) بر حوادث و جریانات این عالم اشراف دارند، می دانند که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد یا در گذشته چه اتفاقی افتاده است و ... . امّا چرا در عمل از این علم به غیب بهره نمی بردند؟ آیا دلیل خاصی دارد ؟

برای پاسخ به این پرسش سه نکته بیان می شود:

نکته ی اول :

هر چند پیامبر(صلی الله علیه و آله) از علم غیب برخوردارند و به وقایع گذشته و حوادث حال و آینده آگاهی دارند اما تکلیف آن بزرگوار مانند سایر افراد بشر بر اساس علم عادی است و علم غیب برای آن بزرگوار تکلیفی به دنبال نمی آورد. چنانکه علم غیب ائمه معصومین علیهم السلام هم همینطور است به همین دلیل علم غیب ائمه (علیهم‌السلام ) از نحوه شهادت خود برای آنان تکلیف آور نیست . امام بر اساس علم عادی خود میوه ای را پیش روی خود می بیند که مانعی از خوردن آن نیست و بر همین اساس تناول آن میوه جایز است اگر چه بر اساس علم غیب از مسموم بودن آن آگاهی دارد. برای علی (علیهم‌السلام ) بر اساس علم عادی بشری شب نوزدهم رمضان سال چهلم هجری مانند سایر شبهاست به همین جهت به سمت مسجد حرکت می کند علم غیبی که به اذن خداوند در مورد شهادت خود دارد برای ایشان تکلیفی ایجاد نمی کند.

دلیل بر این مطلب:

الف- عمل بر اساس علم غیب با حکمت بعثت انبیا و نصب ائمه منافات دارد زیرا در این صورت جنبه اسوه و الگو بودن خود را از دست خواهند داد و سایر افراد بشر از وظایف فردی و اصلاحات اجتماعی به بهانه برخوردار بودن ائمه از علم غیب و عمل بر اساس علم خدادادی از وظیفه خود سرباز خواهند زد.

 ب- عمل براساس علم غیر عادی موجب اختلال در نظام عالم هستی است زیرا مشیت و اراده خداوند به جریان امور بر اساس نظام اسباب و مسببات طبیعی و علم عادی نوع بشر تعلق گرفته است . به همین جهت پیامبر و ائمه (علیهم‌السلام ) برای شفای بیماری خود و اطرافیان خویش از علم غیب استفاده نمی کردند. (1)

 نکته ی دوم :

هر چند بر طبق روایات فراوان ائمه (علیهم السلام ) نسبت به همه آنچه که در گذشته واقع شده و در آینده حادث خواهد شد و در زمان حاضر در حال رخ دادن است علم و آگاهی دارند. (2) اما به موجب روایات متعدد دیگر که در زمینه علم غیب امام (علیهم‌السلام ) آمده است، استفاده می شود که این علم به صورت بالفعل نیست، بلکه شأنی است یعنی هر گاه اراده کنند و بخواهند که چیزی را بدانند خداوند سبحان آنان را عالم و آگاه خواهد کرد. «اذا اراد الامام ان یعلم شیئا اعلمه الله ذالک» هر گاه امام اراده کند که چیزی را بداند, خداوند او را آگاه خواهد کرد» (3)

نکته ی سوم :

اساسا پیامبر اکرم و ائمه (علیهم السلام ) تکالیف و وظایف مخصوص به خود دارند به همین جهت آنان در عین این که می دانستند در فلان جنگ دشمن غلبه خواهد کرد وظیفه داشته اند اقدام کنند؛ یا می دانستند کاری که انجام می دهند منجر به شهادتشان خواهد شد, مثل خوردن میوه مسموم یا رفتن علی (علیهم السلام ) به مسجد کوفه در شب نوزدهم رمضان با این حال وظیفه داشته اند این کارها را انجام دهند و این اعمال هر چند برای ما به هلاکت انداختن نفس و حرام است اما برای آنان وظیفه ای مخصوص است مثل نماز شب که برای رسول اکرم (صلی الله علیه و آله ) واجب بوده است اما برای سایر مسلمان ها مستحب است . (4)

 

 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. آیت الله لطف الله صافی، معارف دین، ج 1، ص 121

 

2. اصول کافی، ج 1، باب ان الائمه (علیهم‌السلام ) یعلمون علم ما کان و ما یکون ... و بحارالانوار، ج 16، باب 14

3. اصول کافی ، ج 1، باب ان الائمه اذا شاؤو ان یعلموا علموا ؛ و بحارالانوار، ج 26، ص 56، روایات 117و 116

4. علامه طباطبایی , المیزان , ج 18, ص 194, به عنوان یک قول نقل کرده اند.



  

 بسم الله الرحمن الرحیم

شاید شما هم با افرادی برخود داشته اید که معلوم نیست کدام طرفی هستند، طرف یزید هستند یا طرف امام حسین (علیه السلام)، طرف ولایت هستند یا ضد ولایت؛ کم نیستند افرادی که اعتقاداتشون و سمت و سوی فکریشون معلوم نمی کند چنین افرادی به فکر سود و نفع مادّی هستند هر جا نفعی وجود داشت تغییر موضع و تغییر عقیده می دهند؛ به چنین افرادی در اصطلاح حزب باد گفته می شود.

حزب باد یا فرصت‌طلبی (به انگلیسی: Opportunism ) به تغییر جهت دادن بر حسب دگرگونی اوضاع و همچنین به خاطر سود شخصی دلالت دارد. کسانی را حزب باد می‌نامند که همواره به سوی قدرتِ وقت گرایش دارند و پایبند اصولی نیستند و یا اصول خود را فدا می‌کنند. باد، تابع است؛ تابع جریان‌های سرد و گرم روزگار و از جای سرد به جای گرم در حرکت. امروز به چپ می‌وزد و فردا به راست. حزب باد نیز موقعیتی شبیه به باد دارد.

امیرالمؤمنین علیه السلام در فرمایشی به این مطلب اشاره می فرمایند که:

النَّاسُ ثَلَاثَةٌ فَعَالِمٌ رَبَّانِیٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِیلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ أَتْبَاعُ کُلِّ نَاعِق‏(1) یعنی: مردم سه دسته‌اند: عالم ربانی (دانای خداشناسی که به مبدأ و معاد آشنا بوده به آن عمل نماید) و طالب علم و آموزنده‌ای که (از جهل و نادانی) بر راه نجات و رهایی یافتن است و مگسان کوچک و ناتوانند (نادان نفهم به انواع زشتیها آلوده) که هر آواز کننده‌ای (به هر راهی) را پیروند و با هر بادی می‌روند (درست را از نادرست تمیز نداده و به مذهب و طریقه‌ای پایدار نیستند و به هر راه پیش می‌آیند می‌روند).

حزب بادی هر که هست، تابع وزش باد انتفاع شخصی است و از هر سو که باد نفع شخصی بوزد، به آن سو خواهد دوید.

از دیدگاه دین اسلام این‌گونه افراد مطیع هوای نفس‌اند و کاری با اعتقادات خویش ندارند؛ چرا که اعتقادات خویش را مزاحم منافع شخصی خود می‌بینند و در مواجهه با این‌ها، منافع شخصی خود را بر اعتقادات خویش ترجیح می‌دهند؛ لذا حضرت علی (علیه‌السلام) چنین افرادی را به مگس تشبیه می‌کند که هر جا کثافت هست پرواز می‌کنند.

تنها اصطلاحی که برای این گونه افراد به ذهن می‌آید شاید اصطلاح «هرهری‌مذهب» باشد، افرادی که هرهری مذهب هستند به دنبال منافع شخصی خودشان‌اند و به هیچ اصلی جز منافع خود پایبند نیستند، اگر چه شاید دین‌دار باشند اما وقتی پای منافع شخصی به میان می‌آید اصول مذهب خود را زیر پا می‌گذارند.

هرهری مذهب، کسی است که همه چیز را برای لذت می‌خواهد؛ دین را برای کیفش می‌خواهد؛ شرکت در مراسم مذهبی هم برای او همین مفهوم را دارد.

این افراد، به بینش واقعی و درک کافی از دین نرسیده‌اند و اطلاعاتشان از دین، ناقص است؛ از این رو، دریافت و بینششان ناقص است.

آن‌ها بر اساس عقل کوتاهی که دارند، فکر می‌کنند به سمتی می‌روند که درست است و بدون تفکر به دنبال دیگران می‌روند. آدم هُرهُری مذهب یک آدم التقاطی است. نان به نرخ روز خور است . همه چیز برایش علی‌السویه است . خودش باشد و الاغش از پل بگذرد دیگر بود و نبود پل هیچ است.

هرهری مذهب بودن، بسیار خطرناک است و یقینا اگر درمان نشود می تواند منجر به جنایات جبران ناپذیری شود، مشکل چنین افرادی، در حقیقت، جهان‌بینی آنان است. اگر جهان بینی کسی توحیدی باشد و ایدئولوژی او هم بر مبنای توحید پی‌ریزی شود چنین مشکلی پیش نمی‌آید و انسان نه هرهری مذهب می‌شود و نه حزب باد، چون جهان‌بینی توحیدی دارد و هر آن‌چه خدای واحد لایزال امر فرموده همان را انجام می‌دهد اگر چه به ضرر منافع شخصی خویش باشد.
می‌گویند شیخ محمد تقی بافقی در حرم حضرت‌معصومه (علیهاسلام) از دست رضاخان کتک خورد و وقتی او را به زندان رضاخان بردند، در آن جا از غذای زندان نمی‌خورد و می‌گفت: من غذای دولت جور را حرام می‌دانم. به او گفتند با این کار می‌میری. گفت: مگر این آیه را نشنیده‌ای که می‌گوید: «وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِی الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا »(2) هیچ جنبنده‌ای روی زمین نیست، مگر این که خداوند، روزی‌اش را می‌دهد. این، یک نوع‌ جهان‌بینی است که ایدئولوژی و عملش بر آن استوار است.
بنابراین، اگر جهان‌بینی انسان توحیدی باشد محال است به چنین مشکلی دچار شود و در همه حال بر اساس ایدئولوژی خود رفتار خواهد کرد و منافع شخصی باعث کنار گذاشتن اصول مورد پذیرش خود نمی‌گردد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. نهج البلاغه ح 139

2. هود:6


  

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از مسائلی که انسان بایستی بیش از پیش بدان اهمیت دهد مسئله ی هدف هست، اینکه هدف انسان چیست؟ مقصد انسان کجاست و ... . با بررسی آیات و روایات در این زمینه انسان در می یابد که هدف انسان سیر الی الله است، یعنی خداوند انسان را با قابلیت های و ظرفیت های بالقوه خلق فرمود تا انسان در این سیر قابیلت های بالقوه ی خودش را فعلیّت بخشد. مثل اینکه کشاورز بذر درخت رو در خاک قرار می دهد تا در اثر آبیاری و برخورد با نور آفتاب قابیلت های بذر شکوفا شده رشد و نمو کند و به درختی مثمر تبدیل گردد، انسان هم در بدو تولد همه کمالات انسانی رو بالقوه داراست (چنانچه بذر هم بالقوه همه کمالات درخت رو داراست) منتهی انسان بایستی در این مسیری که در پیش دارد استعدادی بالقوه خود را شکوفا کرده و به هدف برسد.
با توجه به اینکه شناخت این مسیر و آگاهی از خطرات این مسیر برای انسان معلوم نبود لذا راهنمایانی از جاب خود فرستا تا چراغ هدایت انسان باشند و انسان بتواند به سلامت این مسیر را طی کرده و به هدف برسد.

بنابراین هدف انسان رسیدن به خداست، «فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِیکٍ مُّقْتَدِرٍ»(قمر:55) آنها در جایگاه صدق و حق و راستی نزد خداوند مالک قادر قرار دارند.

منتهی برخی ممکن است چنین سوالی به ذهنشون بیاد که آیا معصومین(علیهم السلام) هم می توانن هدف باشند یا اینکه نه این بزرگواران وسیله اند برای رسیدن به خدا؟

در پاسخ به این پرسش عرض می شود، همان طور که عرض شد هدف خداست، و انسان در این مسیر هدفش رسیدن به مقام قرب الهی است و انبیاء و معصومین علیهم السلام هم راهنمای این مسیر هستند تا انسان به این مقام نائل آید.


اگر در زیارت جامعه کبیره ائمه علیهم السلام خود را تالی تلو ذات اقدس الهی معرفی می کنند و شئونات الاهی را به خود نسبت می دهند دلیل بر این نیست که این بزرگواران خود هدف باشند؛ گرچه این بزرگواران مقامی مافوق تصور ما دارند چنانچه از زیارات و برخی روایات بالاخص روایت « علی (ع) بنورانیته(1)» انسان یقین می کند ائمه کار خدایی می‌کنند، اما به هر حال این ذوات مقدسه مخلوق خدا بوده و خدا نیستند. به تعبیر شیخ محمود شبستری:
سیه رویی ز ممکن در دو عالم * جـدا هـرگز نشـد واللّه اعلـم(2)
رسول خدا صل الله علیه و آله با تمام عظمت و جلالش خود را بنده خدا می کند و همچنین ائمه علیهم السلام با مقام شامخی که دارند خود را مخلوق خدا می دانند.
البته ناگفته نماند با توجه به اینکه ائمه علیهم السلام اسمای حسنای الهی هستند، می توان رسیدن به اسمای الهی را هدف میانی دانست نه هدف نهایی؛ چون حرکت انسان به سوی خداست «نه خدا شدن» در این حرکت و سیر الی الله ائمه علیهم السلام می توانند هدف میانی و متوسط باشند.

....................................................................................................................................
1. نرم افزار جامع الاحادیث، بحارالانوار ، ج 26، ص2
2. گلشن راز، شیخ محمود شبستری، ص 41، تحت عنوان تمثیل


  

 بسم الله الرحمن الرحیم


بجاست که حادثه ی تلخِ برخورد هواپیمای مسافربری با کوه دنا و جان باختن تعداد زیادی از هم میهنان عزیزمان، همچنین شهادت مظلومانه برادران زحمت کش و مظلوم نیروی انتظامی که در حادثه اخیر تهران توسط اوباش فرقه ی صوفیه به شهادت رسیدند را خدمت همه ی بزرگواران تسلیت عرض کنیم. امیوارم این حوادث اخیر، هم تلنگری برای خود ما و هم تلنگری بر مسئولین کشور عزیزمان باشد تا ان شاء الله حوادث مشابه رخ ندهد.
امشب هم طبق روال شب های گذشته شبهه ای رو مطرح می کنم و در ادامه پاسخ شبهه رو خمت عزیزان تقدیم می کنم . چندی پیش عزیزی از بنده سوال کرد و فرمود که چرا شما می گویید پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) معجزه داشتند در حالی که خداوند صراحتا به پیامبر (صلی الله علیه و آله) در قرآن دستور داده که بگو من معجزه‌ای ندارم، ایشان برای اثبات مدعای خود به آیه ی 20 سوره ی یونس استناد می‌کند...
آیه 20 سوره ی یونس می‌فرماید:
«وَ یَقُولُونَ لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرینَ»(یونس:20) می‌گویند: (ما این قرآن را قبول نداریم) چرا معجزه‌ای دیگر بر او نازل نمی‌شود؟ بگو: غیب (و معجزات) برای خدا (و به فرمان او) است، شما در انتظار باشید من هم با شما در انتظارم.

در توضیح این آیه عرض می‌شود:

منظور آیه این نیست که پیامبر معجزه ای ندارد، بلکه منظور آن‌ها این بوده که هر وقت معجزه‌اى به میل خود پیشنهاد کنند فورا آن را انجام دهد! آن‌ها چنین مى‌پنداشتند که اعجاز امرى است در اختیار پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) و هر وقت و هر گونه اراده کند مى‌تواند انجام دهد، و علاوه بر این موظف است از این نیروى خود در برابر هر مدعى لجوج و بهانه جو استفاده کند و مطابق میل او عمل نماید.
 لذا بلافاصله به پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) چنین دستور داده مى‌شود که «به آنها بگو معجزه‌، مخصوص خدا و مربوط به جهان غیب و ماوراء طبیعت است». بنابراین چیزى نیست که در اختیار من باشد و من بر طبق هوس‌هاى شما هر روز معجزه‌ی تازه‌اى انجام دهم و بعدا هم با عذر و بهانه‌اى از ایمان آوردن خوددارى کنید و در پایان آیه با بیانى تهدید آمیز به آنها مى‌گوید: «اکنون که شما دست از لجاجت بر نمى‌دارید در انتظار باشید، من هم با شما در انتظارم». شما در انتظار مجازات الهى باشید، و من هم در انتظار پیروزیم!؟ و یا اینکه شما در انتظار آمدن چنین معجزاتى باشید، و من هم در انتظار مجازات شما افراد لجوجم!(1)

پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله علاوه بر قرآن، معجزاتی برای به اثبات رسالت خویش داشته اند؛ قرآن کریم معجزه ای جاوید است اما سایر معجزات ایشان مقطعی بوده‌اند.
معجزات زیادی برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بیان شده است که برخی تعداد معجزات آن حضرت را 4440 عدد ذکر کرده است.(2) منتهی با توجه به اینکه یکی از مهم‌ترین معجزات رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) قرآن کریم است، اعجاز قرآن کریم سایر معجزات رسول اکرم را تحت الشعاع خود قرار داده است لذا به غیر چند معجزه ی دیگر مانند شق القمر، معراج و ... بین عموم مردم شناخته شده نیست.
جناب شیخ عباس قمی رحمه الله علیه در منتهی الآمال چند نوع معجزه بری حضرت ذکر فرمودند، علاقمندان می توانند مراجعه فرمایند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. تفسیر نمونه ذیل آیه مربوطه
2. مناقب ابن شهر آشوب، ج 1، ص 144


  

بسم الله الرحمن الرحیم


رفتن به زیارت اربعین بهتر است یا کمک به فقراء؟

پاسخ:
برای پاسخ به این پرسش ذکر  چند نکته ضروری است:

الف: ابتدا دقت کنیم که راه‌ های وسوسه‌ ی شیاطین انس و جنّ متفاوت است و به هر کسی نیز از راه خودش وارد می‌ شوند. قرار دادن هزاران هزار کار دیگر در مقابل زیارت رفتن و یا خرج کردن برای مساجد، حرم‌ ها، حسینیه‌ ها و مراسم، یکی از همین وسوسه‌ های شیطانی و القائات دشمنان می‌ باشد.
تردید ننمایید اگر برای همان فردی که ایجاد سؤال می‌ کند، «آیا خرج کردن برای حسینیه یا مراسم یا زیارت بهتر است یا فقرا؟)، مراسمی مثل جشن نامزدی و عروسی یا سفر تفریحی و یا هزاران هزینه‌ ی تفریحی و اسرافی دیگر پیش آید، هرگز فکر فقرا را به مخیله‌ اش راه نمی‌ دهد.
این دوستانی که تا بحث عزاداری یا حج یا زیارت اهل بیت پیش می آید ؛ کمک کردن به فقرا را بجای التزام به این دستورات مطرح می کنند چقدر خودشان به این نکته توجه دارند.ایا شده است که از خرج های بی حساب و کتاب سالانه خود بزند و به فقرا کمک کند.
ایا شده است که از غذاهای آنچنانی چشم بپوشند و به نیازمندان برسند .
آیت الله شبیری زنجانی یکی از مراجع بزرگوار تقلید می فرمودند:
«نوعا کسانی به فقراء کمک می‌کنند که اهل کربلا رفتن هستند. همین موعظه هایی که در این مراسم می‌شود منجر به کمک کردن به فقراء می‌شود؛ و کربلایی ها هستند که خیر را انجام می‌دهند. و کسانی که این جملات را به زبان می‌رانند نوعا این مطالب، تنها بهانه ای برای آنها، برای مخالفت با زیارت است و عملا به فقرا کمک هم نمی‌کنند. درباره سفر حج هم نظیر این حرفها در زمان ائمه معصومین(ع) مطرح بوده و در روایات تأکید شده که ثواب سفر حج از انفاق در راه خدا بیشتر است که شاید نکته آن هم، همین باشد که سفر حج مقبول، خود سبب انجام بسیاری از کارهای خیر از جمله انفاق در راه خداست».

ب: در روایات بسیاری بر زیارت آن حضرت تاکید شده، حتی در پاره‌ای از این روایات، از وجوب و فرض بودن این زیارت یاد شده تا بدانجا که علمایی همچون مرحوم علامه مجلسی و پدر بزرگوارشان به این نظر متمایل شده‌اند که بر کسی که توانایی انجام زیارت آن حضرت را دارد این زیارت در عمر یک بار واجب است.
خداوند احکام وتکالیف گوناگونی را برای به کمال وبه سعادت رسیدن بندگان وضع کرده است تا آنان با عمل به تمام آن ها به سر منزل مقصود برسند. به عنوان مثال خداوند انجام نماز،روزه،حج،زکات وسایر واجبات را بر مسلمین لازم دانسته است، حال اگر کسی بگوید بجای روزه داری بهتر است شب زنده داری کرده و نماز شب بخوانم یا بجای انجام حج پول حج را به مستمندان می دهم ویا با پرداخت زکات نیازی به نماز خواندن نیست و …بی شک چنین افرادی خداوند را پرستش نمی کنند بلکه پیرو هوی وهوس خودشان هستند «أَ رَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ أَ فَأَنْتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکیلاً» (فرقان:43) آیا کسی را که هوس خویش را خدای خویش گرفته ندیدی؟ مگر تو کارگذار او هستی؟
بنابراین انسان موظف است به تمام تکالیف در کنار یکدیگر عمل کند نه آنکه مطابق رای خودش هر کدام را که خواست عملی کند و هر کدام را خواست ترک کند. کمک به فقرا و نیازمندان در جای خود امری لازم و ضروری است و زیارت امام حسین علیه السلام طبق بسیاری از روایات لازم و واجب است. (1)

ج: این تجمع که بزرگترین تجمع انسانی در جهان به شمار میرود، علاوه بر نشان دادن عظمت و قدرت تشیع و فواید فراوان سیاسی و معنوی باعث مطرح شدن، رسانه ای شدن و در نهایت آشنا شدن مردم با امام حسین و در نتیجه آرمان ها و عقاید مذهب حقه تشیع می شود؛ وقتی کشوری مثل عربستان در مناطقی مثل پاکستان، هند، آفریقا، چین، روسیه و ... وهابیت را تبلیغ میکند و با بودجه های هنگفت مدارس تاسیس میکند، مسجد می سازد ما نباید این حرکت عظیم رو با بهانه های نامربوط و غیر قابل قبول تحریم کرده و باعث کمرنگ تر شدن تشیع بشویم.

حاصل سخن:
با توجه به عظمت زیارت ائمه معصومین (علیهم السلام) بالاخص زیارت سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلم) و بالاخص تجمع میلیونی شیعیان در اربعین حسینی، شرکت در این مراسم «به گفته های شاهدان عینی» آثار و برکات فردی و اجتماعی بسیاری دارد و سزاوار است شرکت در این مراسم در اربعین حسینی در اولویت باشد.
لذا همچنان که کمک به فقرا در دستور کار دین اسلام هست، زیارت ائمه معصومین و تبیلغ شعائر دینی نیز در دستور کار است و هر کدام از این ها یک دستور جداگانه هست و کمک به فقرا موجب نمی شود زیارت اربیعن که زنده نگه داشتن شعائر دینی است ترک شود.


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. برای مطالعه بیشتر ر.ک: فروغ شهادت آیت الله سعادت پرور


  
+ همراهان عزیز در ایام فاطمیه بنده را هم دعا کنید نیازمند دعاهای شما هستم


+ با سلام خدمت سروران گرانقدر وبلاگ کلام نو به روز شد . در انتظار نظرات سازنده شما ...


+ نعمت های بهشتی سراسر لذت است


+ با سلام خدمت سروران گران قدر ضمن تلیست ایام شهادت فاطمه زهرا (س) با مطلبی به عنوان فاطمه (س) معلم فرشته ها در خدمت دوستان هستم.


+ چرا دعاهاى ما مستجاب نمى شود امیرالمؤ منین على علیه السلام روز جمعه در کوفه سخنرانى زیبایى کرد، در پایان سخنرانى فرمود: دوستان بقیه جریان را در وبلاگ بنده مطالعه بفرمایید.






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ