با سلام خدمت دوستان
در پست قبلی اشاره مختصری داشتیم به اینکه تمام حقیقت انسان به روح اوست و زن و مرد بودن دخلی در انسانیت ندارد و اساسا در مکتب الهی زن و مردی وجود ندارد ، بلکه تمام حقیقت انسان را روح او تشکیل می دهد .
حال در ادامه به رابطه روح و جسم می پردازیم تا از حقیقت انسان بیشتر بشنویم .
رابطه روح و جسم :
آبات مربوط به روح انسان دو گروه است:
1. آیاتی که نشان می دهد روح قبل از خلقت بدن ، موجود بوده سپس به بدن تعلق گرفته ، نظیر آیه 71 سوره ص « انی خالق بشرا ... و نفخت فیه من روحی »
2. آیاتی که نشان می دهد روح از همین طبیعت و بدن بر می خیزد ؛ یعنی نطفه در سیر تکاملی خود به مرتبه ای از کمال می رسد که روح از خود ماده برمی خیزد ، نظیر آیه فکسونا العظام لحما ثم انشأناه خلقا آخر فتبارک الله احسن الخالقین .
اگر خداوند احسن الخالقین است بالطبع انسان نیز احسن المخلوقین خواهد بود ، چون انسان جامع ماده و مجرد است ( که به اصطلاح کون جامع گفته می شود)
به عقیده حقیر خداوند چون مابین ماده و مجرد الفت ایجاد کرد تبارک الله گفت چون در آفرینش فرشتگان که روح صرف و مجرد صرف هستند نفرمود تبارک الله احسن الخالقین و در آفرینش حیوانات و جمادات نیز تبارک الله نفرمود ، چرا که ماده و مجرد در این دو تفکیک یافته اند ، اما در خلقت فرمود
: « تبارک الله احسن الخالقین »انسان بایستی سعی کند با داشتن همه سرمایه های خرد و فرزانگی که از روح نشئت گرفته و نیز با داشتن موانع بیشمار که از نشئه تراب با خود آورده است ، از همه موانع عبور کرده و معلم فرشته ها شود .
این احسن المخلوقین است و کاری می کند که از هیچ موجودی ساخته نیست
طبق ظاهر آیات بخش دوم ، روح سابقه مادیت دارد ، اما در دالان انتقال از ماده به تجرد ، نشانه های مادی را از خود دور می سازد و جایی برای سخن از زن و مرد باقی نمی گذارد .
فاطمه زهرا سلام الله علیها سرمایه های خرد و فرزانگی را دارا بود و از همه موانع نیز عبور کرده ؛ بنابراین یقینا معلم فرشته هاست و فرشتگان در مقابل وجود نازنینش زانوی ادب زده اند.
بیایید همه باهم دست به دعا برداشته و از وجود با عظمتش علو درجات خود و دوستانمان را بخواهیم.
ایام حزن و اندوه
مصیبتِ شهادتِ بانوی مطهره حضرت فاطمه زهرا را به پیشگاه مقدس صاحب الزمان تسلیت عرض می کنیم.
بنا به توصیه های عالمانه و متفکرانه فقیه متأله حضرت آبت الله جوادی آملی در رابطه با تعمبم دادن فعالیت ها ( علی رغم عزاداری ) به تدریس و تعلیم معارف اسلامی ، این حقیر مصم شدم در طول این ایام مطالبی را از تعالیم اهلبیت ( علیه السلام) در خدمت دوستان قرار دهم ؛ و امید دارم دوستان با نظرات و پیشنهادات خود حقیر را تا رسیدن به مقصد یاری بفرمایند.
با توجه به این که این ایام منسوب است به بانوی مطهره حضرت فاطمه زهرا ( سلام الله علیها) بی مناسبت نیست تا مباحثی پیرامون زن و حقیقت زن و مرد ( انسان) صورت گیرد .
مطلب اول:
حقیقت انسان :
در تفکر غربی انسان دو نوع و یا دو صنف است: زن و مرد و این دو در مسائل نعلیمی و تربیتی و ... مساوی اند ؛ یعنی زن همسان مرد و مرد نیز همتای زن است ، تفکر غربی می گوید زن و مردی هست اما این دو با هم فرقی ندارند ، زیرا در تفکر الحادی حقیقت انسان همین بدن است که به دو شکل ساخته شده است ، اما هر دو شکل مساوی اند ، لیکن در مکتب الهی تمام حقیقت انسان روح اوست ؛ گرچه بدن هم لازم و ضروری است .
در این جا تساوی یا تفاوت زن و مرد سالبه به انتفاء موضوع است ، یعنی اصلا زن و مردی در کار نیست ، نه این که زن و مردی هست ولی باهم مساوی اند .
قرآن کریم هنگام طرح مسئله زن و مرد می گوید : این دو را از چهره ذکورت و انوثت نشناسید ؛ بلکه از چهره انسانیت بشناسید و حقیقت انسان را روح او تشکیل می دهد ؛ نه بدن او . انسانیت انسان را جان او تأمین می کند ؛ نه جسم او و نه مجموع جسم و جان .