سلام
دوستان عزیز این سوال و جوابها محصول تلاش بنده در سایت کلوب می باشد ؛ انشاء الله سعی ام بر این خواهد بود که هر از چند گاهی از این نوع سوال و جوابها در وبلاگ قرار دهم ، امید که مورد استفاده دوستان رامی قرار بگیرد.
سوال کننده : جناب درویش:
سوال: آنچه که از آیات قرآن کریم استفاده می شود حضرت آدم (ع) از مقام بسیار بالایی بر خوردار بود ، زیرا به ملائکه دستور سجده بر آدم(ع) را صادر کرد و این نشان از عظمت و مقام والای ایشان را دارد ، اما از طرفی قرآن کریم فرمود: و عصی ربک یعنی بر پروردگار خویش را عصیان کرد و مرتکب گناه شد.
سوالی که از دوستان محترم و علمای گرانقدر دارم این است که آیا گناه با مقام منیع نبوت در تضاد نیست؟ مگر پیامبر گناه می کند؟ آنچه که ما شنیدیم پیامبر معصوم است و امکان صدور خطا و اشتباه از طرف او وجود ندارد . پس چطور حضرت آدم امر پروردگار خویش را عصیان نمود؟
پاسخگو ؛ کلام نو:
جواب : عصمت پیامبران همگانى است و حضرت آدم (ع) نیز فاقد آن نبوده است لیکن براى روشن شدن این مسأله باید چند نکته را به دقت مورد بررسى قرار داد:
1. اوامر و نواهى الهى دو قسم است: الف. مولوى یا قانونى، ب. ارشادى.
قسم اول تکلیفآور است و خداوند به طور جدى خواستار انجام آن مىباشد و براى انجامش پاداش و در مقابل ترک آن عذاب قرار داده است.
قسم دوم در حقیقت تکلیفى از ناحیه پروردگار نیست، بلکه خداوند بدان وسیله آدمى را به حکم عقل یا واقعیتى تکوینى که نتیجه آن عمل است- ارشاد مىکند مانند طبیبى که به مریض دستور مىدهد فلان غذا را نخور. این دستور یک تکلیف قانونى نیست که اگر خلاف کند او را به مجازات رسانند بلکه به این معنا است که تخلف از آن با بهبودى او ناسازگار است. بهشتى که آدم در آن بوده، مرحله ماقبل تکلیف و تشریع بوده است و نهى جنبه ارشادى داشت زیرا آن درخت داراى ویژگى و اثر تکوینى خاصى بوده که چون از آن خوردند، به فرموده قرآن: «فبدت لهما سواتهما». از اینرو شرایط زیستى دیگرى براى آنان لازم شد. بنابراین حضرت آدم مرتکب گناه تکلیفى نشده، ولى درعین حال عمل او متناسب با آن مقام منیع آموزگارى ملائک نبوده است. از این رو هم از آن مقام بلند تنزل یافت و هم دیگر آن بهشت جاى مناسبى براى او نبود. از همین جا معناى آیاتى مثل: «فعصى آدم ربه فغوى» و روشن مىشود که این عصیان نه عصیان به معناى گناه است بلکه سرپیچى در مقابل نهى ارشادى است که شایسته جایگاه رفیع او نبوده.
توبه آدم (ع)
توبه به حسب حال انسانها متفاوت است و همه انبیا و اولیا پیوسته در درگاه الهى بر توبه و استغفار مشغول بودهاند زیرا:
الف. توبه و انابه فرد از بهترین شیوههاى تواضع دربرابر پروردگار است.
ب. اولیاى خدا حتى کارهاى نیکشان را در مقابل جلالت و عظمت پروردگار ناچیز و مایه شرمندگى مىدانستند و توبه مىکردند.
ج. توبه مردم عادى از گناه است ولى اولیا و اوصیا از اینکه ذرهاى از خدا غافل شوند توبه مىکردند.(1)
بهترین دلیل بر اینکه عصیان حضرت آدم در برابر نهى مولوى و قانونى خداوند نبود، این است که بعد از آیه «و عصى آدم ربه فغوى» بلافاصله قرآن مجید مىفرماید: «ثُمَّ اجْتَباهُ رَبُّهُ فَتابَ عَلَیْهِ وَ هَدى» سپس پروردگارش او را برگزید و بر او ببخشود و [وى را] هدایت کرد(2)
برگزیدگى شخصیتى از سوى خداوند نشانه مقام بلند او است و اگر خطایى از او سر زده، در حد گناه و از بین رفتن عصمت نبوده است. در صورتى که اگر نافرمانى در برابر دستور مولوى و قانونى بود، از ظلمهایى است که با مقام پیامبرى سازگار نیست چنان که درداستان حضرت ابراهیم (ع) خداوند به طور کلى فرموده است: «لاینال عهدى الظالمین»(3) «پیمان (امامت و پیامبرى) من به بیدادگران نمىرسد».(4)
دلیل دیگر بر اینکه عصیان حضرت آدم (ع) در حد گناه نبوده است، این است که هیچگاه خداوند وعده عذاب در برابر آن نداده و تنها به مشقت و رنج دنیایى اشاره فرموده است. در «سوره طه» مىخوانیم: «فلا یخرجنکما منالجنة فتشقى» «[شیطان] شما [آ دم و حوا] را از بهشت خارج نسازد که به رنج و سختى مىافتید»(5)
پىنوشت
(1) براى آگاهى بیشتر ر. ک: هاشمى نژاد، سیدعبدالکریم، رهبران راستین.
(2) طه (20)، آیه 122 و 123.
(3) بقره (2)، آیه 24.
(4) براى آگاهى بیشتر ر. ک: طباطبایى، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، آیه 124 سوره بقره.
(5) ر. ک: همان، ج 14، ص 222- 218.
دوستان همواره منتظر نظرات گرم شما هستم